سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند ـ عزّوجلّ ـ به داوود علیه السلام وحی کرد :«ای داوود ! به من شادمان باش و از یادم لذّت ببر و با مناجات من متنعّم شو که به زودی، خانه را از فاسقانْ خواهم پرداخت ولعنت خود را بر ظالمان قرار خواهم داد» . [امام صادق علیه السلام]
 
چهارشنبه 87 تیر 5 , ساعت 9:51 صبح

نام : حمید رضا
نام خانوادگی : محمدی
تاریخ شهادت :  3/5/1367
محل شهادت :  اسلام آباد ، عملیات مرصاد
شهرستان :  کوهدشت

در سال 1344 در روستای گنجینه ضرونی از توابع شهرستان کوهدشت در دامان مادری با تقوی متولد شد و به سرپرستی پدری بزرگوار تربیت و پرورش یافت. در دوران کودکی تحصیلات ابتدایی خود را در روستا سپری کرد و در این ایام به کمک خانواده اش در امر کشاورزی همت می گماشت. ایشان برای ادامه تحصیل راهی شهر کوهدشت شد و بعد از طی دوران راهنمایی  به محض اینکه در خود توان گرفتن اسلحه را دید سنگر تحصیل را رها کرد و به سوی جبهه های نبرد حق علیه باطل شتافتادامه مطلب...

چهارشنبه 87 تیر 5 , ساعت 9:48 صبح

نام : فضل الله
نام خانوادگی : قلایی
تاریخ شهادت :22/4/67
محل شهادت : عملیات مرصاد
شهرستان :  خرم آباد

وی به سال 1350 در خانواده ای مذهبی و مستضعف متولد شد و پرورش یافت او تحصیلات خود را تا سال اول دبیرستان با موفقیت و همراه با فراگیری قرآن پشت سر گذراند و همیشه سعی وی بر آن بود.  که جهت انقلاب گامهای موثر و مفیدی بر دارد. بعد از پیروزی انقلاب همیشه و مدام در پایگاههای مسجد صاحب الزمان و مسجد امام سجاد شبانه روزی از حریم انقلاب اسلامی پاسداری می نمود . ادامه مطلب...

چهارشنبه 87 تیر 5 , ساعت 9:45 صبح

نام : عزت الله
نام خانوادگی : دلفان
تاریخ شهادت : 13/8/66
محل شهادت : ماووت عراق
شهرستان :  خرم آباد

شهید عزت الله دلفان در سال 1343 در روستای قلعه رحیم از توابع بخش چغلوندی شهرستان خرم آباد در یک خانواده کشاورز و مذهبی دیده به جهان گشود . از همان اوان کودکی دارای اخلاق پسندیده و رفتاری بسیار خوب بود و به حسن اخلاق و رفتار در بین اقوام و آشنایان شهره بود. عشق و علاقه اش به آفریدگار مثال زدنی بود به طوری که همزمان با پدرش مشغول نماز خواندن می شد و نماز شب را با پدر بزرگوارش به جای می آورد . شهید دلفان به علت نبود امکانات تحصیلی و معیشتی به اتفاق سایر اهالی روستا به شهرستان خرم آباد مهاجرت کردند . ادامه مطلب...

چهارشنبه 87 تیر 5 , ساعت 9:40 صبح

نام : ابراهیم
نام خانوادگی : بیرانوند
تاریخ شهادت : 29/9/1363
محل شهادت : سلیمانیه عراق
شهرستان :  خرم آباد

شهید ابراهیم در سال 1345 متولد شد در کودکی بسیار مهربان بود و نیز احساس مسئولیت می کرد و به پدر و مادر خود احترام می گذاشت . کودکی باهوش و زیرک بود از همان دوران کودکی  نماز می خواند نه اینکه تمام نماز را بلد باشد بلکه هنگامی که مرحوم پدرش نماز می خواند او نیز با او کلمات را تکرار می کرد و نماز می خواند در سال 1351 راهی مدرسه شد دوران ابتدائی را گذراند . دوران راهنمایی وی  (که سال اول راهنمایی سال 1357 بود و انقلاب شده بود) تظاهرات در خیابانها وجود داشت و مردم راهپیمایی می کردند شهید ابراهیم نیز سال اول راهنمایی در راهپیمائیها و تظاهرات بر علیه رژیم ستم شاهی شعار می داد در تمام راهپیمائیها که علیه رژیم شاه بر پا  شد شرکت داشتادامه مطلب...

چهارشنبه 87 خرداد 29 , ساعت 11:12 صبح

ولادت بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س) مبارک باد

                       

امام مهدی (عج) در نامه ای به یکی از یارانشان نوشته اند: «دختر پیامبر خدا، فاطمه زهرا (س) برای من سرمشق و الگوی نیکویی است.» او که خود از خاندان وحی و یادگار آخرین پیامبر است، مادرش زهرا (س) را الگوی خویش قرار می دهد. چه نیکوست ما نیز به پیروی از این مهمان دل های منتظر، مقتدا و سرمشق خود را فاطمه (س) قرار دهیم که نیکوترین پیشوا است.
 


سه شنبه 87 خرداد 28 , ساعت 8:25 صبح

نمادها و نمودهای عاشورایی در جبهه هشت سال دفاع مقدس، شبیه ترین صحنه ها به عاشورا در خویش آفرید، زیرا رزمندگان، با الهام از همین جلوه ها کوشیدند تا اخلاق، عبادت، الفت، غیرت و جوانمردی، پاکی و پاکبازی و ... را از کربلا بیاموزند و خود را به افق عاشورا نزدیک کنند. به همین دلیل، رحمت و خشم، صلابت و انعطاف، لبخند و اشک و حتی جدیت ها و شوخی های دفاع مقدس همرنگ کربلا بود و رزمندگان، چون اصحاب حسین بن علی(ع)، تصویری تمام از اسلام را فراچشم نسل ما قرار دادند.

حجت عاشورایی
کربلا،‌ سرزمین بی بهانگی است، تشنگی، بهانه نجنگیدن و تنهایی، دلیل گریز، تسلیم و ذلت پذیری نیست. اگر بدانی زن و فرزند نیز از قساوت و بی رحمی دشمن مصون نمی مانند و اسارت و رنج در انتظار نشسته است، نمی توان صحنه را رها کرد و مسوولیت را نادیده گرفت. کربلا نشان داد که داغدیدگی و اسارت نیز سلب مسوولیت نمی کند. در زنجیر هم باید خروشید. در تنهایی باید فریاد زد و در همه گاه و همه حال نباید "راه" را رها کرد و نیمه تمام گذاشت. امتداد خون، پیام است و اکمال شهادت، پیام گزاری، روشنگری، رسواسازی ستمگر و نشان دادن چهره مظلوم حقیقت است.

در هشت سال دفاع مقدس و پس از آن،‌ این جلوه حجت نمایی عاشورایی در جبهه، پشت جبهه و در اسارت کاملا پیدا است. خانواده های عاشوراشناس حتی پس از شهادت فرزند، فرزند دیگر را به جبهه می فرستند، درست همچون ابوالفضل العباس که سه برادرش،‌عبدالله، جعفر و عثمان را یکی بعد از دیگری به میدان فرستاد.

خانواده ها، کودکان شیرخوار خود را که در حملات موشک و توپ و بمباران به شهادت می رسند، اصغر می بینند، آوارگی را به جان می خرند، پیر و جوان به جبهه می آیند، حتی زن ها گاه در صحنه نبرد حضور دارند و به شهادت می رسند و اسیران – آزادگان عزیز – دربند،‌ پیام می دهند، رسوا می کنند و صبورانه شکنجه و درد و غربت را تحمل می کنند.

شاید این قسمت از زیارت اربعین رساترین وصف از کربلا و شهادت اباعبدالله(ع) و یارانش باشد: "و حسین(ع) جانش را فدای تو کرد تا بندگانت را از جهالت و نادانی و سردرگمی رهایی بخشد."

کربلا، پایان بخش سردرگمی و بلاتکلیفی است، تکلیف همه پس از کربلا معلوم است. هرکس در هرکجا، در هر موقعیت و در هر شرایطی باشد، از کربلا ناگزیر است. اگر بپذیریم که کربلا هر روز در ما اتفاق می افتاد (کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا) و هر روز حسین خوبی ها و پاکی ها به کربلای قلب ما می آید و یزید گناه و زشتی در مقابلش صف آرایی می کند. باید از خودمان بپرسیم؛ چندبار، رها از بهانه و توجیه، این حسین را لبیک گفته ایم؟

وحدت در جهت، اندیشه و عمل
هنر انسان های بزرگ آن است که در قلمرو ذهن و عمل، توحید و یکپارچگی دارند و از بدایت تا نهایت، دوگانگی و چندگانگی و تزلزل تهدیدشان نمی کند.

حوادث بزرگ، آزمونگاه انسان ها است. تغییر موقعیت ها و بروز خطرها، گاه، زانوها را سست می کند، در مواضع تزلزل می آفریند و در حرکت کندی یا توقف ایجاد می کند، اما اراده های سترگ و بزرگ از آغاز تا فرجام پای بر آرمان می فشرند و هیچ حادثه ای در اراده و راهشان خلل و سستی نمی آفریند.

امام عاشورا پیش از حرکت به سمت عراق و کربلا با خواهش و پیشنهاد و بازدارندگی هایی فراوان مواجه است؛ محمد حنفیه برادرش، عبدالله مطیع بزرگ قریش، ام سلمه همسر پیامبر، ابن عباس،‌ عبدالله بن جعفر، عمربن عبدالرحمن و ... هر یک به گونه ای می کوشند امام را از سفر بازدارند و با پیشنهادهایی چند، در اندیشه یافتن چاره ای برای انصراف اباعبدالله(ع) از سفر هستند.

امام عاشورا، از آغاز تا پایان این راه، هماره جهت را نشان می دهد و قیام برای خدا و شهادت برای مکتب و رضای او را مطرح می کند. امام در تمام صحنه ها و رویدادهای این مسیر حادثه خیز و دشوار، برهمان نظر و اندیشه و راه تاکید می ورزد و آن گاه که در غربت غروب در گودال قتلگاه افتاده است و تیغ ها و تیرها و نیزه های حریص،‌ آخرین رمق ها را از او می ربایند نیز همان آرمان و شعار را زمزمه می کند:"خدایا! این همه برای تو و پاسداری از حریم دین فرستاده تو است."

این فرهنگ، خونی است که در رگ های کربلا جاری است. همه، عاشق و شیفته محبوبند، زبان و جان آن ها جز به یاد محبوب مترنم نیست. از آغاز تا پایان این سفر بی نظیر، در صحنه ها، حادثه ها و گفت و گوها، بر یک هدف پا می فشرند؛ تنها از "خدا" سخن می گویند و جز رضای او نمی طلبند.

در عصر ماه که جلوه ای از کربلا، انقلاب مقدس اسلامی را آفرید، این ویژگی یعنی ثبات در آرمان و وحدت در جهت گیری و عمل، زمینه ساز فوزوفلاح و پیروزی شد. در صحنه های نبرد، اشارت همه دل ها و زبان ها و دست ها به اراده و خواست الهی بود. پیروزی ها را از خدا می دیدیم و همه جا، سرانگشت لطف و محبت او را می جستیم. وقتی خرمشهر آزاد شد. حضرت امام آن را از خدا دانست و در تمام مراحل، تکلیف و انجام وظیفه الهی را گوشزد کرد و شرف و افتخار را از همین دانست که در راه هدف و عقیده الهی جانفشانی و فداکاری می شود:"اینان پیروان سید شهیدانند که در راه اسلام و قرآن کریم از طفل شش ماهه تا پیرمرد هشتادساله را قربانی کرد و اسلام عزیز را با خون پاک خود آبیاری و زنده نمود ... ارتش و سپاه و بسیج و سایر قوای مسلح نظامی و انتظامی و مردمی ما پیرو اولیایی هستند که همه چیز خود را در راه هدف و عقیده فدا نموده و برای اسلام و پیروان معظم آن شرف و افتخار آفریدند."

آیا همین ویژگی را در لحظه های عملیات، شب عملیات و آن گاه که صحنه های خطیر و دشوار در جبهه ها پیش می آمد، شاهد و ناظر نبودیم؟ هشت سال دفاع مقدس لبریز از صحنه ها و لحظه هایی چنین است.

تداوم، استمرار و تکامل
بسیاری از حرکت ها و انقلاب ها و حادثه ها ناتمام و نیمه تمام باقی می مانند امتیاز کربلا آن است که امام، تمام زمینه ها را برای تداوم و استمرار راه تدارک دیده است.

رسالت و مسوولیت در کربلا تمام نمی شود آنان که مانده اند سهم و نقشی عظیم تر از اصحاب پاکباز به عهده دارند، مسوولیت شکست صولت دروغین دشمن، رسواگری و روشنگری، تلخ کردن پیروزی کاذب در کام دشمن، ترسیم مظلومیت حق و پیروزی نهایی ایمان و خون.

اگر شهید قاضی طباطبایی، نهضت کربلا را (پیروزی در هیات شکست) نامیده است، به دلیل همین تداوم و استمرار است وگرنه، بدون زینب و پیام رسانی او، کربلا در کربلا می ماند.

این فرهنگ در انقلاب مقدس اسلامی به ویژه سال های دفاع مقدس، ظهور و حضور داشت. شهیدان در وصیت نامه ها، خواهران، مادران و همسران خود را به وظیفه و نقش زینبی دعوت می کردند.

انقلاب کربلا، زندگی، زایندگی و فزایندگی خویش و در یک کلمه "کوثر" بودن خویش را مدیون کاروان سرفراز اسیران بود و انقلاب اسلامی نیز حیات خویش را مرهون همین شکیبایی، پیام رسانی و ایستادگی مادران، همسران، خواهران و فرزندان شهدا است. هیچ گاه فراموش نمی کنیم که آزادگان سرافراز دفاع مقدس،‌ در بند و زنجیر دشمن – که خطر در هر نفس در کنارشان نشسته بود – با خبرنگاران چگونه سخن گفتند و در نامه های خویش با چه ظرافت و زیرکی نقش پیام رسانی خود را ایفا کردند. این ها، نشان آن است که انقلاب و دفاع مقدس تا چه اندازه، همرنگ و همخوان و همراه با فرهنگ عاشورا است.

تطابق الگوهای عاشورا با جبهه
رزمندگان همه چیز را با کربلا می سنجیدند و در آیینه های کربلا؛ از کوچک ترین آیینه، علی اصغر،‌ تا زیباترین آیینه عاشورا، حسین(ع) خود را می یافتند.

سیمای پیرانی که در جبهه می جنگیدند، حبیب بن مظاهر را تداعی می کرد. نوجوانان به قاسم(ع) تشبیه می شدند، سرداران به ابوالفضل(ع) و جوانان به علی اکبر(ع)، در نامه هایی که از جبهه به خانواده ها می رسید، به صبوری زینب(س) توصیه می شد. حتی کودکان شهید در بمباران ها و حملات موشکی، به علی اصغر تشبیه می شدند. زیستن و تنفس در فضایی همانند عاشورا، روضه خوانی، زیارت عاشورا و تکرار هر روزه این یادها و زیارت ها، تصویر کربلا را فراچشم و ذهن و احساس را رزمندگان قرار می داد و به همین دلیل، در موقعیت های گوناگون، به ویژه در لحظه های عملیات، تطابق چهره ها و حادثه ها با کربلا محسوس تر و بارزتر بود.

آزادگان ؛ جلوه های عاشورایی در اسارت
سال های سنگین؛ دشوار و تلخ اسارت، یادآور روزهای دردناک و اندوه باری است که بر کاروان اسیران کوفه و شام گذشت. آزادگان دربند، به یاد مصائب اهل بیت(ع) صبوری و شکیبایی پیشه می کردند و در نامه هایی که برای خانواده ها ارسال می کردند، آنها را به صبر زینبی و پیروی از حسین زمان – امام خمینی(ره) – دعوت می کردند.
شاید زیباترین،‌ زنده ترین و به یادماندنی ترین خاطره آزادگان، زیارت کربلا باشد که گواه اتصال روح و قلب رزمندگان به کربلا و سریان و جریان عشق به اباعبدالله (ع) و فرهنگ عاشورا است.

نمادها و نمودها و ارزش های عاشورایی
وصیت نامه های شهیدان در جای جای خویش، نشانه ها و نمادهای عاشورایی را در خویش دارند؛ عطش، شهادت، خون، علقمه، فرات، نی، سربریده، مظلومیت، علمدار، علم، مناجات شبانه و دیگر مفاهیم و مضامین در کم تر وصیت نامه ای جلوه و حضور نداشته است. انطباق این عناصر فرهنگ عاشورا در متن وصیت نامه ها و آرزوی همسانی یا تحقق این نمودها در لحظه شهادت، نشان پیوستگی و یگانگی دو فرهنگ و شباهت دو تاریخ و دو جغرافیا به رغم فاصله های مکانی و زمانی است.

نام ها
از دیگر نمودها و جلوه های عاشورا در فرهنگ دفاع مقدس، نامگذاری لشکرها، گردان ها، گروهان ها، پادگان ها، قرارگاه ها و حتی سنگرهای رزمندگان، به نام های آشنای کربلا، یاران و یا مظاهر فرهنگی عاشورا است. این نامگذاری ها در روان و شخصیت رزمندگان و حتی نحوه  عملیات جبهه ها موثر بود. وقتی نام گردان حبیب بن مظاهر بود، این نام، رزمندگان را وامی داشت تا درباره شخصیت حبیب و نقش او در انقلاب عاشورا آگاهی و آشنایی بیش تری کسب کنند.
کسانی نیز که به گردان قدم می گذاشتند، به ویژه مبلغان روحانی، به همان شخصیت تکیه و از او یاد می کردند؛ این تکرار و تلقین و تبیین، زمینه ساز انس و الفت بیشتر رزمندگان با شخصیت کسی می شد که نام او زینت گردان یا آن مجموعه بود.

نوشته ها، پیشانی بندها
از نمودهای زیبا و بدیع جبهه های هشت سال دفاع مقدس که هنوز نیز همچون فرهنگی سیا ل و زنده در جامعه جریان دارد، فرهنگ پیشانی بندها است.
خانواده های شهدا، پیشانی بند فرزندانشان را با همان خونی که بر آن ها نشسته و نقش بسته بود، به عنوان یادگار ارجمند و همچون جان، عزیز نگه داشته، به آن توسل می جستند و هنوز هم می جویند.


پنج شنبه 87 خرداد 23 , ساعت 11:2 صبح
در تداوم سلسله عملیاتی که در جبهه شمال غرب انجام شد، ضرورت اجرای عملیات به منظور فراهم سازی عملیات بزرگ و گسترده در این جبهه بیش از پیش احساس می شد. به همین دلیل به رغم دشواری های موجود، عملیات نصر 8 از سوی سپاه پاسداران طراحی شد.
اهداف عملیات
تصرف ارتفاع گرده رش و در نتیجه تسلط بر بخشی از رودخانه قلعه چولان و تسهیل عبور نیروها.
منطقه عملیات
منطقه عملیاتی در شمال سلیمانیه واقع و توسط ارتفاعات بلند گرده رش، گوجار، قمیش، دولبشک، الاغلو، ویولان، گرده شیلان و نیز دشت هرمدان و تپه های جنگاوی احاطه شده است. در این میان، ارتفاع گرده رش از اهمیت بیشتری نسبت به سایر ارتفاعات برخوردار است؛ چرا که برای ورود به منطقه غرب رودخانه قلعه چولان و انجام عملیات های بعدی می بایست این ارتفاع تصرف می شد.
از جمله ویژگی های این منطقه نیز می توان از کوهستانی بودن، محدودیت عقبه، نبود                 جاده – به طور خاص در مورد ارتفاع گرده رش – و سرما نام برد.
استعداد دشمن
مسئولیت منطقه عملیاتی بر عهده سپاه یک ارتش عراق بود که با لشکر 44 پیاده از این منطقه – به ویژه ارتفاع گرده رش – دفاع می کرد. تعدادی گردان خفیفه و گروه هایی از نیروهای جاش (کردهای محلی) نیز در مناطقی همچون ارتفاع گوجار، ویسی و الاغلو استقرار داشته و تحت امر این لشکر از مناطق مذکور حفاظت می کردند. تنها نیروی احتیاط لشکر 44 در آغاز عملیات، گردان کماندویی آن بود و حتی سپاه یکم نیز که پدافند منطقه  دربندیخان –  شاخ مامند را با چهار لشکر بر عهده داشت، فقط توانست تیپ 77 پیاده و یک گردان کماندویی را جهت پاتک به منطقه اعزام کند. در مجموع، یگان هایی که تحت امر لشکر 44، قبل و حین عملیات در منطقه حضور یافتند، به قرار ذیل می باشد:
-         تیپ های 39، 74، 77، 83 و 603 پیاده.
-         گردان کماندویی تابع سپاه یکم و گردان کماندویی تابع لشکر 44 پیاده.
-         گردان تانک ابن حارث تابع لشکر 27 پیاده.
-         گردان های 53 و 69 توپخانه.
قوای خودی
نیروهای عملیات بر اساس استعدادی برابر با 11 گردان پیاده به شکلیک قرارگاه ثابت و یک قرارگاه احتیاط سازماندهی شدند.
قرارگاه نجف اشرف هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:
لشکر  11 امیرالمومنین (ع)
لشکر  21 امام رضا (ع)
لشکر  57 اباالفضل (ع)
لشکر  155 ویژه شهدا
تیپ مستقل 12 قائم (عج)
هم چنین، لشکرهای 7 ولی عصر (عج)، 52 قدس و تیپ های مستقل 35 امام حسن(ع) و مسلم به عقیل به عنوان احتیاط قرارگاه در نظر گرفته شدند.
طرح عملیات
مانور عملیات برای تصرف ارتفاع گرده رش به شرح زیر طراحی گردید:
-         تصرف نیمه جنوبی ارتفاع 1418 (قله دوم) توسط لشکر 21.
-         تصرف نیمه غربی ارتفاع 1426 (قله اول) توسط لشکر 11.
-         تصرف نیمه شمالی ارتفاع 1418 (قله سوم) توسط لشکر 57.
-         تصرف نیمه شرقی ارتفاع 1426 (قله اول) توسط تیپ 12.
-         تصرف ارتفاعات 1317 و 1348 (قله چهارم) توسط لشکر 155 ویژه.
هم چنین ، در صورت فراهم شدن شرایط مشاعه، یگان های احتیاط برای تصرف ارتفاع ویولان و دشت هرمدان وارد عمل می شدند.
ضمناً، نیروهای اتحاد میهنی کردستان عراق می بایست روی ارتفاع ویولان و شمال آن وارد عمل شود تا ضمن تجزیه توان دشمن، راه ورودی قرارگاه رمضان به داخل خاک عراق بیشتر تامین گردد.
شرح عملیات
نیروها با حرکت از محورهای مختلف پس از 5 الی 8 ساعت راهپیمایی، در نزدیکی مواضع دشمن استقرار یافته و به انتظار فرمان آغاز عملیات نشستند. سرانجام عملیات در ساعت 01:16 بامداد 29/8/1366 با رمز مبارک یا محمد بن عبدالله، ادرکنی آغاز شد و یگان های عملیاتی به طور هماهنگ و هم زمان به مواضع دشمن یورش بردند و پس از یک ساعت موفق شدند قلل 1424، 1426 (قله اول)، 1418 (قله دوم)  و 1391 (قله سوم) و قرارگاه تاکتیکی تیپ 39 را تصرف کنند. از ساعت 5 صبح، دشمن با بکارگیری عناصر باقیمانده از تیپ 39 پاتک کرده و توانست یکی از یگان های خودی را حدود 300 متر عقب  براند.
با روشن شدن آسمان، پاتک دوم عراق نیز شروع شد که با مقاومت قوای خودی سرکوب گردید. پس از آن، هیچ تحرک موثر و مهمی از دشمن در طول روز اول مشاهده نشد.
در شب دوم، نیروهای خودی مجددا وارد عمل شده و سه قله دیگر گرده رش را تصرف کرده و در نهایت موفق شدند به طور کامل این ارتفاع را در اختیار بگیرند.
دشمن که ارتفاع گرده رش را از دست داده بود، از روز سوم عملیات شروع به  پاتک برای  بازپس گیری این ارتفاع کرد که هر یک از آن ها با مقاومت طرف مقابل خنثی شد.
از تاریخ 2/9/1366 نیروهای اتحاد میهنی کردستان عراق روی ارتفاع ویولان وارد عمل شد. این اقدام موجب شد دشمن توجه خود را به آن محور معطوف نماید و پس از دو روز درگیری آن ها را به عقب براند.
نتیجه عملیات
-    تصرف ارتفاع گرده رش
-    کشته و زخمی شدن حدود 300 تن از نیروهای دشمن
- به اسارت در آمدن 200 تن از نیروهای دشمن

چهارشنبه 87 خرداد 22 , ساعت 2:4 عصر

    

       
شهید علی خاور زاده

       شهید علی خاور زاده                   

 شهید علی عباس چاچ

      شهید علی عباس چاچ                  

 شهید عبدالحسین کردی

     شهید کردی

 

      

       

 

    

    

   

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


چهارشنبه 87 خرداد 22 , ساعت 2:0 عصر

بسم رب الشهدا و الصدیقین

یاد باد آن روزگاران یاد باد                    روز وصل دوست داران یاد باد
اولین گردهمائی فرماندهان و پیشکسوتان دفاع مقدس 
تیپ مستقل 57 حضرت ابوالفضل (ع)
23خرداد ماه 1387 برگزار گردید

 


چهارشنبه 87 خرداد 22 , ساعت 10:36 صبح

نام : مسلمشهید مسلم رضائی
نام خانوادگی : رضایی
محل شهادت : جزیره مجنون
تاریخ شهادت : 16/6/1365
شهرستان : خرم آباد

شهید مسلم(داریوش)رضایی در سال1346 در یک خانواه متوسط و پر جمعیت در شهر خرم آباد متولد گردید. دوران کودکی و دبستان را در محله شهدا – مخابرات گذراند او بچه ای بسیار پر انرژی و فعال بود که بخش عمده ای از وقت خود را صرف فعالیت های ورزشی می کرد با وجود اینکه بچه ای باهوش و مقید بود اما شور و حال جبهه با شروع جنگ تحمیلی به او امان نداد و داوطلبانه از طریق مسجد محل وارد بسیج سپاه گردید و در سن 16 سالگی در پاییز 1361 عازم جبهه شد .

ادامه مطلب...

<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ