• وبلاگ : مردان بي ادعا
  • يادداشت : لحظه ي شهادت
  • نظرات : 0 خصوصي ، 12 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام
    موفق باشيد
    اولا اين که ببخشيد چند مدت نبودم
    دوما منتظرتونم
    *******************
    پيشاني بند
    شور و شوق عمليات همه جا را پر کرده بود. هرکس خودش را به نوعي آماده مي کرد. شهيد برونسي مدت زيادي در ميان پيشاني بندها دنبال پيشاني بند مخصوص خود مي گشت.
    وقتي پيشاني بند سبزش را بست، به سرش اشاره کرد و گفت: با اين "يازهرا(س)" حتماً حضرت کمک مي کند.
    گفتم: اگر نباشد هم کمک مي کند.نگاه معني داري کرد و گفت.....
    منتظر شما هستم
    ***********************
    الهي شهيد شي